داریوش یزدانی: تهمت ناصر حجازی به زرینچه، گران تمام شد؛ علی کریمی هنوز نمی داند می خواهد چکاره شود
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۰۴۰۷۳
داریوش یزدانی با مهدی همدانی خبرنگار خبر ورزشی گفتگو کرده است...
داریوش یزدانی هافبک اسبق تیم ملی و استقلال قاطعانه معتقد است حذف استقلال و پرسپولیس از رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا اصلاً اتفاق غیرمنتظرهای نبود.
به گزارش طرفداری، مصاحبه داریوش یزدانی را می خوانید:
تفاوت نگاه
در رابطه با اینکه میگویند استقلال زیبا بازی نمیکند، به نظرم فوتبال زیبا از نگاه آدمها متفاوت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سازمان دفاعی
اینکه استقلال تعداد گلهای خورده بسیار کمی در این فصل لیگ برتر دارد، نشان دهنده سازمان دفاعی قابل قبول آنهاست. این سازمان در ایران خوب جواب میدهد ولی اگر استقلال را با همین ساختار دفاعی به لیگ قهرمانان آسیا ببریم، یک تیم معمولی است. در مجموع فکر میکنم استقلال، پرسپولیس و سپاهان خیلی به هم نزدیک هستند و یکی از آنها عنوان قهرمانی این فصل رقابتهای لیگ برتر را به دست میآورد.
جذب بازیکنان جدید
الان همه مربیان ایران میگویند هافبک بازیساز میخواهیم ولی فراموش نکنیم خلاقیت با بازیسازی دو نکته کاملاً متفاوت است. برای مثال، بختیار رحمانی یکی از بهترین هافبکهای بازیساز طی چند سال اخیر بود ولی همه دیدیم در استقلال علیرضا منصوریان چه بلایی سرش آمد. بازیکنان خلاق و معمولاً دونده نیستند و دوست دارند با توپ بازی کنند ولی این شرایط در حال حاضر برای استقلال وجود ندارد و با سبک بازی این تیم منطبق نیست. به نظرم الان جذب یک هافبک بازیساز ساختار استقلال را برهم میزند. استقلال در این مقطع دو دفاع چپ و راست رو به جلو میخواهد. یکی مثل صابر حردانی که در فولاد بازی میکند. از طرف دیگر، بهتر است استقلال به جای خریدن بازیکن خارجی محمد محبی را جذب کند و او را به فوتبال ایران برگرداند. این بازیکن قطعاً در سال منتهی به جام جهانی انگیزه بسیار زیادی برای نشان دادن تواناییهایش به سرمربی تیم ملی دارد و فکر میکنم اسکوچیچ هم نظر مساعدی روی او داشته باشد.
حذف از لیگ قهرمانان
باید قبول کنیم که غیر از سپاهان و فولاد، هیچ تیم دیگر ایرانی حرفهای نیست. استقلال و پرسپولیس را دوست داریم و با این دو تیم خاطرات بسیار زیادی هم برای ما زنده میشود ولی حقیقت این است که آنها حرفهای نیستند. به نظرم اتفاقاً خوب شد که این دو تیم را کنار گذاشتند چون اگر قرار است حرفهای باشیم، بالاخره باید از یک جا ساختارسازی را استارت بزنیم.
رشوه برای سندسازی
طی سالیان گذشته با سندسازی جهت حضور استقلال و پرسپولیس در لیگ قهرمانان، در حق آنها دوستی خاله خرسه کردند. بالاخره باید روند درست حرفهای شدن از جایی آغاز شود. البته این نکته را هم بگویم که در سالیان قبل برخی افراد رشوه میگرفتند و برای تیمهای ایرانی که میخواستند به لیگ قهرمانان بروند، سندسازی میکردند. برای همه تیمها از جمله استقلال و پرسپولیس این کار را در سنوات گذشته انجام میدادند و به نظر من همه این افراد باید شناسایی و مجازات شوند. باید کاری کنند که این آدمها به طور کامل از بدنه فوتبال اخراج شوند.
تهمت حجازی
جواد زرینچه، علی دایی و علی کریمی از جمله چهرههای بسیار بزرگ فوتبال ایران هستند ولی حالا هیچکدام از آنها سمتی در فوتبال ما ندارند. در مورد آقای زرینچه احساس میکنم در فوتبال ایران آدمهای ساده و کم حرفی مثل آقا جواد زیاد کارشان جلو نمیرود. البته تهمتی که ناصر حجازی فقید در بهار سال ۷۸ پس از پایان بازی استقلال - سایپا به زرینچه زد، لطمه بسیار بزرگی به این چهره ماندگار وارد کرد. خدا رحمت کند آقای حجازی را، به نظرم از سر عصبانیت آن حرف را زد و اگر الان زنده بود و در آن موقعیت قرار میگرفت، قطعاً دیگر چنین کاری نمیکرد.
بازگشت دایی
علی دایی از جمله افرادی است که "نگاه ویژه "دارد و چنین آدمهایی حتماً در یک مقطع آسیب میبینند چون بله قربان گو نیستند. امثال دایی رک حرف میزنند و خیلیها علاقهای به شنیدن چنین سخنانی ندارند. البته فوتبال ایران به علی دایی احتیاج دارد و مطمئن هستم علیآقا روزی دوباره به این فوتبال برمیگردد. دایی حتماً باید در فوتبال ایران باشد.
ماجرای کریمی
با علی کریمی در تیم ملی همبازی بودهام ولی شناخت زیادی از روحیات او ندارم. به نظرم علی کریمی هنوز خودش نمیداند دقیقاً میخواهد در فوتبال ایران چه کاره شود. کریمی در مقطعی سرمربی سپیدرود رشت یا نفت تهران میشود ولی ناگهان سراغ کاندیداتوری در انتخابات فدراسیون فوتبال میرود! اگر اشتباه نکنم مدتها قبل به او پیشنهاد حضور در هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس را داده بودند ولی آقای کریمی آن را نپذیرفت و گفت آمادگی ندارم. اگر ایشان برای حضور در هیئت مدیره پرسپولیس آمادگی نداشت، چطوری میخواست رئیس فدراسیون فوتبال شود؟
شرایط فوتبال شیراز
متأسفانه از فجر سپاسی آنطور که باید حمایت نمیشود. آقای کلانتری تا یک زمانی میتواند به این تیم پر و بال بدهد ولی قطعاً پس از مدتی اگر حمایت لازم صورت نگیرد، همه چیز به سمت زردی پیش خواهد رفت. واقعاً چرا آن حمایتی که در اصفهان از سپاهان و ذوبآهن میشود یا نگاهی که در خوزستان به فولاد معطوف است، به تیمهای استان فارس نمیشود؟ الان استان فارس بزرگترین تولیدکننده گندم در ایران است پس استان وابستهای نیست و صنایع میتوانند از تیمهایی نظیر فجر سپاسی و قشقایی حمایت کنند.
دایره افراد خاص
دایره مربیان در فوتبال ما اصلاً بزرگ نیست. در واقع اصلاً دایره مربیان نیست. دایره اینجنت ها هم نیست بلکه دایره برخی نفرات خاص است. من برای شما مثال میزنم. همین فصل تیمهای صنعتی توسط چه کسانی بسته شده است؟ دقیقاً در همین فضا است که امثال علی دایی بیرون می مانند. در مورد خودم هم بگویم هرگز پیشنهاد رسمی از فوتبال ایران نداشتهام. البته قبلاً در گفتوگو با خبرورزشی اعلام کردم که در دوران مدیریت آقای مددی با من تماس گرفتند و هنوز هم روی حرف خودم هستم ولی کار به پیشنهاد رسمی کشیده نشد. صحبتهایی انجام شد ولی از نظر من پیشنهاد رسمی یعنی اینکه شرایط همکاری را برای شما ایمیل کنند.
اخبار داغ
لیلا بلوکات از خط قرمز بی حجابی گذشت + عکس ها جلسه فوری مجلس برای بررسی حذف سرخابی ها از آسیا است نه سفر اینفانتینو! کشف حجاب مرجانه گلچین + عکس فوری؛ سردار آزمون گزینه اصلی یوونتوس برای جانشینی فدریکو کیه زا ایجنت توانزبه: ظاهرا تعصب جرارد روی لیورپول در عدم استفاده از اکسل تاثیر گذار بود دلیل غیبت کریستیانو رونالدو در بازی منچستریونایتد - استون ویلا مشخص شدمنبع: طرفداری
کلیدواژه: استقلال و پرسپولیس داریوش یزدانی فوتبال ایران لیگ قهرمانان علی کریمی علی دایی حرفه ای آدم ها تیم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۰۴۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط یکی از معلمها میداند
خبرگزاری مهر، گروه مجله _ مرتضی درخشان: اینکه یک پسر در آینده چهکاره میشود را میتوان اول از همه از خودش پرسید و پاسخی که دریافت میکنید اغلب خلبان، پزشک یا مهندس است. البته ضمن احترام به صنف «لاستیک فروشان»، این قاعده، استثنائاتی مثل آن لاستیک فروش محترم هم دارد؛ اما این پاسخ اصلاً معتبر نیست، شما باید از افراد دیگر هم بپرسید، هرچند، در آنها هم پاسخ کلیشهای بسیار دیده میشود.
مثلاً در زمان ما پدر و مادرها مصرّاََ معتقد بودند که ضمن احترام به شغل شریف «حمالی»، ما نهایتاً حمال میشویم که البته بعضی اعتقاد داشتند که همان موقع حمال هستیم که البته با پیشرفت تکنولوژی و آشنایی پدر و مادرها با مشاغل جدید امروزه این رویه تغییر کرده و بخصوص مادرها معتقدند که بچهها «یک چیزی» میشوند که آن یک چیز حتماً حمال نیست.
خالهها و داییها معتقد بودند که این بچه هوش سرشاری دارد و ضمن احترام به «یک جایی»، یک روز این بچه به یک جایی میرسد! البته اگر شما رقیب فرزندان آنها بودید ضمن احترام به «هیچ جا» شما به هیچ جا نمیرسیدید.
عموها و عمهها خیلی متأثر از رفتار پدر و مادر شما آینده شما را ترسیم میکردند و اگر شما را دوست داشتند میگفتند که این بچه خیلی «باهوش» است و ضمن احترام به مقام شامخ «پدر»، یک روزی مثل پدرش یک چیزی میشود، اما اگر پدر شما و همسرش را دوست نداشتند، ضمن احترام مجدد به مقام شامخ «پدر» میگفتند، این هم مثل پدرش هیچ چیز نمیشود.
بهترین روش برای فهمیدن آینده فرزندان، جستوجو در بین معلمهای مدرسه بود. نه اینکه معلمها بدانند؛ اما یکی از معلمها معمولاً میفهمید. شما باید بگردید و برای هر دانشآموز آن معلم خاص را پیدا کنید.
از نظر مشاوران مدرسه که همه دانشآموزان اگر با همین روند ادامه بدهند ضمن احترام به «مشکلات جدی»، در آخر سال به مشکلات جدی بر میخورند. معلمها هم اغلب معتقدند که ضمن احترام به «زندانیان و خلافکاران»، دانشآموزان آخرش از راه بهدر میشوند و از این حرفها! اما یک معلم هست که انگار همهچیز را میفهمد، یکی که هر دانشآموز یکی برای خودش دارد و مال من «علیرضا افخمی» بود؛ معلم ریاضی سال اول دبیرستان.
من استعداد خاصی در فیزیک، هندسه و ورزش داشتم، خودم در کودکی فکر میکردم که فضانورد بشوم، در راهنمایی تصورم این بود که مدیر یک جایی خواهم شد، اما در دبیرستان، وقتی آقای افخمی به ما موضوع تحقیق داد که یک جوان چه خصوصیاتی باید داشته باشد، وقتی نتیجه کارها را بررسی کرد و به کلاس برگشت از یک ساعت و نیم زمان کلاس، حدود یک ساعت در مورد تحقیق من صحبت کرد. نه اینکه از تحقیق خوشش آمده باشد، نه! از یک جمله خوشش آمده بود. من یک جایی از این تحقیق برای نقل قول از پدرم نوشته بودم: «پدرم میگوید…» و همین جمله شده بود موضوع کلاس ما!
اصلاً قواعد تحقیق را رعایت نکرده بودم، حتی حرف مهمی هم در تحقیقات من نبود. علیرضا افخمیِ جوان، که خیلی لاغر بود و ریش کوتاه یک دستی داشت از این شکل نقل قول من خوشش آمده بود. او همان معلم من بود که فهمید قرار است چهکاره شوم، اما من همیشه با او «ارّه بده و تیشه بگیر» بودم. نهایتاً روزی که فهمیدم او درست فهمیده بود، دوست داشتم اینها را برایش بنویسم و بخوانم، اما سرطان این حسرت را به دل من گذاشت و آقای افخمی را توی بیمارستان پیدا کرد و با خودش برد.
خیلی دوست نبودیم، اما میتوانستیم در پیری دوستان خوبی باشیم. مثل بعضیها که این روزها دوستان خوبی برای هم شدیم. «علیرضا افخمی» خیلی شاگرد داشت، حتی شاید وقتی بعد از مدتها من را میدید نمیشناخت، اما من فقط و فقط یک افخمی داشتم…
کد خبر 6094247